مدافعان مجلس بیش از دو ساعت دوام نمیآورند ولی در همین مدت 24 قزاق را کشتهاند. رضاخان اولین درجه خود را به خاطر ایستادن پشت توپ یکی از سربازان کشته شده میگیرد.
ساعتی بعد بهبهانی، طباطبایی، قاضی قزوینی، ملک المتکلمین، میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل، قاضی ارداقی و... که از صبح برای حفاظت از مجلس در آنجا حضور داشتند، بعد از مبارزهای جانانه از دیوار پشت مجلس میگریزند و به باغ امینالدوله میروند.
محسنخان امینالدوله به بهبهانی و طباطبایی و چند تن دیگر پناه داد ولی میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل و ملک المتکلمین را بیرون کرد و آنان به خانه سید حسن، مدیر نشریه حبلالمتین، پناه بردند تا با تاریک شدن هوا به ری و حرم شاه عبدالعظیم بروند. اما طولی نمیکشد که امینالدوله با تلفن به باغ شاه زنگ زده و آنها را لو میدهد. متعاقب آن قزاقها سر میرسند و هر سه را دستگیر میکنند و آنها را در حالی که بهشدت مضروب و زخمی کردهاند به باغ شاه میبرند و محمدعلی شاه با ناسزاهای فراوان پذیرای آنان میشود.
ملک المتکلمین در همان حال خطابهای غرا درباره آزادی و ظلم حکومت ایراد کرد و گفت که از هر قطره خون او نهالی برای آزادی روئیده خواهد شد و شاه در جواب به او میگوید که تو به نحوی کشته خواهی شد که خونت بر زمین ریخته نشود و دستور میدهد او را با طناب خفه کنند ولی با مقاومت معجزهآسای این مرد بزرگ، توفیق نیافتند و با ضرب شمشیر و دشنه او را به طرز فجیعی به شهادت رساندند.
تهران- اردیبهشت 1386 هجری شمسی.خیابان کمالی، خیابان مخصوص، ضلع جنوب شرقی بیمارستان لقمان، بنبست شهید ابراهیمی، آخرین خانه سمت چپ. این آدرس مزار بزرگترین اهالی قلم و سخن دوران مشروطه است. خانهای مهجور و قدیمی که به سختی میتوان باور کرد اینجا بنیانگذاران آزادیخواهی و مردمسالاری آرمیدهاند.
صدای آمبولانسهایی که دقیقه به دقیقه وارد بیمارستان لقمان میشوند فضا را پر کرده است و پارادوکس بینظیری در کنار مقبره ایجاد میکند؛ پارادوکسی که شاید تا چند وقت دیگر بیشتر هم به چشم بیاید، چون قرار است در طرح توسعه بیمارستان لقمان این ملک و خانههای اطرافش همگی به فضای بیمارستان اضافه شوند و تبدیل به فضای سبز و پارکینگ بشوند!
روی دیوار حیاط و درست روبهروی در ورودی لوحی وجود دارد که این خانه را مزار ملک المتکلمین، میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل، قاضی قزوینی و خدیجه سلطان (همسر ملک المتکلمین) مینامد. هرچند که دکتر محیط طباطبایی، باستانشناس، این اطلاعات را مستند نمیداند.
پای همین دیوار سنگ قبری وجود دارد که روی آن نام ملک المتکلمین به همراه آیهای از قرآن و شعر سعدیا مرد نکونام نمیرد هرگز حک شده است. در حیاط چند سنگ قبر دیگر هم وجود دارد که مربوط به فرزندان ملک المتکلمین است. روی یکی از قبرها هم نام نصرالله جهانگیر، به تاریخ فوت 1373 هجری قمری حک شده و از این رو نمیتواند مزار شخص میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل باشد.
قاسم عسگری اکنون سی سال است که با خانوادهاش در این خانه زندگی میکند. او در جوانی در دفتر یکی از نوادگان ملک المتکلمین کار میکرده و چون خانهای نداشته به پیشنهاد خانواده ملکزاده در این محل سکونت کرده است.
عسگری میگوید: «روز اولی که به این خانه آمدم نمیدانستم چه بزرگانی اینجا دفن شدهاند اما به مرور زمان و با دیدن استادان و دانشمندان بزرگی که در این سالها به زیارت قبر این شهدا آمدهاند متوجه اهمیت موضوع شدم و از آن زمان خودم را سرایدار ملت ایران میدانم».
عسگری درباره اقداماتی که شخصاً برای جلوگیری از تخریب این بنا کرده است میگوید: «دو سال قبل که مدیرکل میراث فرهنگی میهمان یک برنامه تلویزیونی بود، با برنامه تماس گرفتم و مشکلات اینجا را گفتم ولی اثری نداشت».
وی میگوید: «همان زمان شهردار منطقه یازده را به اینجا کشاندم تا اوضاع را ببیند و اقدامی شایسته انجام دهد ولی باز هم بیاثر بود و در طول این مدت حتی به اندازه قیمت یک جارو هم تامین اعتبار نکردهاند تا اطراف این مقبره را تمیز کنم».
قاسم عسگری از پیشنهادهای گوناگون سودجویان، ماجراهای جالبی تعریف میکند: «هرچند وقت یکبار اشخاصی پیدا میشوند و میخواهند سنگ قبر را از من بخرند و یا حتی آن را بدزدند. یکبار هم آقایی آمد و گفت که زیر این سنگ گنج نهفته است من هم به او گفتم که بله گنجی بسیار گرانبها نهفته که همان ایمان و تفکر آنهاست و چیزی که شما دنبالش میگردید اینجا وجود ندارد».
بیمارستان لقمان تمام خانههای اطراف این بنا را خریده است و در تلاش برای اضافه کردن این بنا به محوطه بیمارستان است. چند ماه پیش قدیر افرند، معاونت حفظ و احیای اداره میراث فرهنگی تهران، درباره اقدامات انجام گرفته از سوی سازمان میراث فرهنگی گفته بود: «نامهنگاری به شهرداری منطقه و بیمارستان لقمان درباره اهمیت این مقبره صورت گرفته و درخواست تکمیل پرونده این اثر تاریخی به دفتر حفظ و احیای آثار تاریخی سازمان میراث فرهنگی سپرده شده است»، اما در تماسی که اخیراً با این سازمان گرفتیم، مسئولین حفظ و احیا و معاونت پژوهشی از ارائه هرگونه پاسخی در این رابطه خودداری کردند و کسی حاضر به مصاحبه نشد.
از نوادگان میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل خبری در دست نیست. نوادگان ملک المتکلمین نیز همگی در خارج از کشور بهسر میبرند، بهجز دو نوه ایشان به نامهای ناهید و مینا ملکزاده که هر دو پیگیر وضعیت این آرامگاه هستند.
مینا ملکزاده میگوید: «این ملک به خاطر قدمتش، هیچگاه سند نداشته است و بنچاق داشته که آن هم سالها پیش در یک آتشسوزی از بین رفته است. مدتی پیش مسئولین بیمارستان با من تماس گرفتند و خواستند که بخشی از این بنا را در اختیارشان قرار دهم که برای توسعه بیمارستان استفاده شود.
من هم با توجه به اینکه توسعه بیمارستان را امری خداپسندانه میدانم موافقت کردم و به شرط اینکه بیمارستان برای این زمین سند تهیه کند، نزدیک دویست متر از زمین را به رایگان در اختیارشان قرار دادم، اما تا به امروز بیمارستان هیچ اقدامی نکرده است.»
یکی دیگر از اتفاقات مربوط به این مقبره، گم شدن مجسمه نفیس ملک المتکلمین است. این مجسمه نهتنها یکی از آثار ارزشمند استاد ابوالحسن صدیقی، مجسمهساز معروف و سازنده تندیس فردوسی، است بلکه یکی از یادمانهای دوران مشروطه بهشمار میرفت.
تندیس تمام قد ملک المتکلمین که از سنگ مرمر تهیه شده بود، تا سال 78 در پارک شهر قرار داشت و پس از آن به انبار سازمان پارکها منتقل شد. خرداد ماه سال گذشته بود که اعلام شد این مجسمه گم شده است و پس از آن خبری از این مجسمه در دست نیست.
مینا ملکزاده در این رابطه میگوید: «یکی از اقداماتی که پیش از این قرار بود برای نجات مقبره ملک المتکلمین انجام شود ساماندهی آن و گذاشتن مجسمه در کنار آن بود که متاسفانه با گم شدن این مجسمه ناتمام باقی ماند.»
دکتر نعمت احمدی، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر، از بیتوجهی مسئولین بیمارستان و سازمان میراث به این بنا متعجب میشود و میگوید: «در همه جای دنیا تلاش میکنند تا برای کشورشان افتخارات جعلی دست و پا کنند، باعث تعجب است که به خاطر توسعه بیمارستان میخواهند به مزار نمادهای مقاومت و مشروطهخواهی، در عرصه قلم و سیاست، تعرض کنند».
دکتر احمدی اضافه میکند: «متاسفانه در چند وقت اخیر از این دست بیتوجهیها کم ندیدهایم و میراث فرهنگی ما در معرض تهدید جدی قرار دارد. یک روز نقش جهان و چهارباغ اصفهان، روز دیگر مقبره کوروش کبیر و حالا هم مقبره ملک المتکلمین و میرزا جهانگیرخان صوراسرافیل.»
طبق ماده 27 اعلامیه جهانی حقوق بشر، میراث فرهنگی و آموزههای ارزشمند آن در زمره حقوق بنیادین و اولیه بشر است و طبق ماده 15 میثاق فرهنگی اجتماعی و سیاسی، دولتها مکلف هستند از این قوانین پاسداری و از هر نوع تعرض و تجاوز به آن جلوگیری کنند.